|
راهزن خاطره ها
ازهمه جا@@@هرچی که بخوای
شنبه 27 مهر 1392برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : مصطفی
تو که هستی ...
تو که پیشم هستی
همه چیز تند تر میشود ...
ضربان قلبم تندتر می زند ...
عقربه های ساعت تندتر می دوند ...
از کسی شنیده ام
... درون ساعت که آب برود
از کار می افتد
یا دست کم عقربه هایش آرام تر حرکت میکنند!
امروز ساعتم را شسته ام !
و پهن کرده ام روی بند !
اینبار که بیایی
هرگز زمان رفتنت نمی رسد
نظرات شما عزیزان:
|
|
به وبلاگ من خوش آمدید
|